تعریف درست هر واژه و شناخت دقیق موقعیت آن میتواند تحتتاثیر رویکرد قدرت حاکم باشد. بعبارتی هیچ تعریفی نمیتواند ادعا کند از عوامل تاثیرگذار در امان مانده است. به همین دلیل است که با گذشت زمان، تغییراتی در شناخت اولیه حاصل میشود و نشان میدهد که شناخت، یک امر مطلق و یک حقیقت بی چون و
چرا نیست. در تعریف رسانه، بار اصلی بر مفهومی بیرونی و امری جدای از انسان است. به این معنا که رسانه یعنی هر آنچه که از بیرون بر ما عارض میشود و حاوی ذات و غایت و وسیله و بازوی قدرتی است. در اینجا رسانه دو نقش کلی دارد: یک. دیگریِ آگاه کنندهدو. دیگریِ تهدید کننده طبق این برداشت عمومی از رسانه_امری که توسط دیگرانِ پنهان پردازش میشود_ افراد جامعه در جایگاه مخاطب و مصرفکنندهای قرار میگیرند که عملا دخالتی در پرداخت اطلاعات ندارند. آنها کسانی هستند که در سوی دیگر تهدید، در معرض خطرند. با این تعریف ناکامل،
سواد رسانهای به این معناست که: "باید نسبت به نوع دادهها و چگونگی بوجود آمدن اطلاعات بیرونی آگاه شوی." چنین تعریفی یک مشکل اساسی دارد و آن اینکه انسان امروزی بعنوان بخش
مهمی از دستگاه بازتولید رسانه لحاظ نمیشود و به همین علت اصلا موضوع شناخت قرار نمیگیرد. با شناخت دقیق و بنیادین از "رسانه" به این نتیجه خواهیم رسید که رسانهها در دنیای امروز صرفا دستگاه تولید محتوا یا بازتولید آن نیستند. بلکه رسانهها نوعی ابزار قدرتاند. بعنوان مثال میتوان به هیجان ناگهانی و هیستریک اجتماعی در رسانهها اشاره کرد که ابهام چگونگی بازتولید آنها در نحوه شکلگیریشان نهفته است. گاهی حتا نمیتوان به جرات گفت آشوبها و اعتراضات و هیجانات طوفانی در رسانهها توسط چه کسانی جایی برای من...
ما را در سایت جایی برای من دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mjaiibarayemana بازدید : 170 تاريخ : چهارشنبه 28 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:01